جک های اصفهانی توپ توپ
جک های اصفهانی توپ توپ
اصفهانيه موز میخوره معده‌اش تعجب می کنه !
بهمن و علی(اصفهانی) سرباز بودن. بهمن ميميره، علی ميره برای خانواده بهمن تلگراف بزنه که بهمن مرده. مسئول تلگراف‌خونه می‌گه: هر کلمه هزار تومان، برای تاريخ و امضا هم پول نمی‌گيريم. علی می‌گه بنويس: بهمن تير خرداد مرداد !
خواننده تو عروسی ميگه :
خانوما ، آقايون ، دستا بالا ، می خواهيم بريم بندر !
اصفهانیه داد ميزنه : كجا ؟ ما تا شام نخوريم هيچ جا نميريم !
اصفهانی كه سي سال قبل از يك فروشگاه كفشي خريده بود، دوباره وارد همان مغازه شد و گفت: ما باز آمديم!
اصفهانيه سربازي ميره وقتي برميگرده بابا و داداشش رو ميبينه كه با كلي ريش جلوي در هستند ميزنه زير گريه وميگه من طاقت دارم بگين چي شده باباش ميگه كره خر چرا ريش تراشوبا خودت برده بودي
يه روز چند تا رفيق ميخواستن برن گردش ، تهرانيه ميگه ماشينش با من ، رشتی ميگه نهارش هم با من ، شيرازيه هم ميگه تخمه و چای هم با من ، اصفهانيه ميگه پس حالا که همتون يه چيز ميارين منم داداشم را ميارم
پسر اصفهانی از سربازی برای پدرش اين طور تلگراف زد :
من کاظم پول لازم .
پدرش هم در جواب گفت :
من تراب وضع خراب !
اصفهانیه موز میخوره پوستشو تو دفتر خاطراتش نگه میداره!!!
اصفهانيه موز میخوره معده‌اش تعجب می کنه !
بهمن و علی(اصفهانی) سرباز بودن. بهمن ميميره، علی ميره برای خانواده بهمن تلگراف بزنه که بهمن مرده. مسئول تلگراف‌خونه می‌گه: هر کلمه هزار تومان، برای تاريخ و امضا هم پول نمی‌گيريم. علی می‌گه بنويس: بهمن تير خرداد مرداد !
خواننده تو عروسی ميگه :
خانوما ، آقايون ، دستا بالا ، می خواهيم بريم بندر !
اصفهانیه داد ميزنه : كجا ؟ ما تا شام نخوريم هيچ جا نميريم !
اصفهانی كه سي سال قبل از يك فروشگاه كفشي خريده بود، دوباره وارد همان مغازه شد و گفت: ما باز آمديم!
اصفهانيه سربازي ميره وقتي برميگرده بابا و داداشش رو ميبينه كه با كلي ريش جلوي در هستند ميزنه زير گريه وميگه من طاقت دارم بگين چي شده باباش ميگه كره خر چرا ريش تراشوبا خودت برده بودي
يه روز چند تا رفيق ميخواستن برن گردش ، تهرانيه ميگه ماشينش با من ، رشتی ميگه نهارش هم با من ، شيرازيه هم ميگه تخمه و چای هم با من ، اصفهانيه ميگه پس حالا که همتون يه چيز ميارين منم داداشم را ميارم
پسر اصفهانی از سربازی برای پدرش اين طور تلگراف زد :
من کاظم پول لازم .
پدرش هم در جواب گفت :
من تراب وضع خراب !
اصفهانیه موز میخوره پوستشو تو دفتر خاطراتش نگه میداره!!!
+ نوشته شده در چهارشنبه پنجم مهر ۱۳۹۱ ساعت ۱:۵۸ ب.ظ توسط مهدي ايراني
|